توی همه ثانیه ها ندیدنت دیده میشه
چیکار کنم هرجا میرم حرف تو شنیده میشه
سردرگمی حق منه تا وقتی که عشق تو هست
زندگی مو برات میدم واسه تو هرچیزی که هست
اشکای من واقعیه برای حال هرشبم
وقتی که پشت سرتم از همه دنیا عقبم
قلبم واسه تو میزنه مگه میشه یادم بری
باید از اولشم حدس میزدم مسافری
حدس میزدم مسافری

نظرات شما عزیزان:
DUYĞU 
ساعت23:52---15 مهر 1394
گورکن ها چاه میکنند روزی تا به گورش افکنند
زنده ها اشک ریختند...از پس دیروزی که اشکش را بی مبالات کشاندند
مشکی پوشیدند لحظه هایی مثلا احساس همدردی کنند
و در پس این همه نیرنگ مردمان نیرنگ باز
...
با وجود این همه دروغ و تزویر یکی از رفتن شادمان بود
و ارام میخندید
...
شکوه ای نداشت...وقتی تمام قصه زندگی دروغ شد
تنها وقتی روح ادمی از کالبدش برون رفت
تازه دنیایی را خواهد یافت
که به خنده دار بودن این خاکیه سخت لجن خنده اش میگیرد
چه لیاقتی میخواهد مرگ ... وچه سخت شده
نفس کشیدن ..بین نفس های ...مسموم/
DUYĞU 
ساعت23:52---15 مهر 1394
همیشه باید باشد کسی که تو را درک کند
باید باشد کسی که اگر سر درد را
بهانه اوردی برای نیامدن بفهد
که اگر بغض کردی بفهمد
قبل از لرزش چانه ات درک کند تو را
باید باشد کسی که بفمهد سکوتتت را....دلیلش را درک کند
باید همیشه باشد کسی که از کل نداشتن ها
فقط درک را داشته باشد نسبت ب تو
DUYĞU 
ساعت23:50---15 مهر 1394
گاهی تو زندگی میرسی به یه جایی که بن بست نیست اما دیگه مقصد نداری
خدا نکنه کسی به اینجا برسه .
برچسبـهـ ـا :
✘ادامهـ مطلبـ✘